راه دور....
راه دوری را گذر کردم.خدا می داند چه ها کشیدم.
فقط به مقصدی که در آخر راه بود ،می اندیشم و بس.
اما ، وقتی تابلو را دیدم که نوشته بود((بعد از این راهی نیست...))
تازه فهمیدم دو راهی را از اول اشتیاه آمده ام.....
+ نوشته شده در جمعه بیست و سوم دی ۱۳۹۰ ساعت ۷:۴۵ ب.ظ توسط "ازیادرفته"
|